رحم يك ارگان در دستگاه توليد مثل زنانه است. رحم از نظر اندازه و شكل مانند يك گلابي سروته است كه در مركز لگن قرار گفته است.
از يك طرف رحم از طريق سرويكس به واژن و از طرف ديگر به واسطه لوله فالوپ به تخمدان وصل ميشود. عملكرد اصلي رحم رشد جنين درون آن است. دو لايه اصلي ديواره رحم به اين عمل كمك ميكنند. داخليترين لايه، اندومتريوم ناميده شده و از شبكه عروقي كوچك تشكيل ميگردد. هورمون استروژن باعث رشد و افزايش ضخامت اين لايه در هر ماه شده و رحم را براي بارداري آماده ميكند. اگر بارداري اتفاق نيفتد، لايه اندومترويم به دنبال پديدهاي كه عادت ماهانه نام دارد تخريب و ريزش ميكند. لايه ديگر از عضلات ضخيمي تشكيل شده و ميومتر ناميده ميشود. اين لايه به ريزش ماهانه اندومتر و نيز حركت نوزاد در زمان زايمان كمك ميكند.
دو نوع اصلي سرطان رحم وجود دارد. اولين نوع آن از لايه اندومتر يا بدنه اصلي رحم به وجود آمده و سرطان اندومتر ناميده ميشود. به نظر ميرسد رشد و ريزش مداوم اندومتر در اثر هورمون استروژن زمينه گسترش اين سرطان باشد. سرطان اندومتر چهارمين سرطان شايع زنان و حدود 6% موارد سرطان را شامل ميشود. در كل درهر سال تقريباً 40000 مورد جديد سرطان اندومتر در ايالات متحده تشخيص داده شده است.
به علت ارتباطي كه ميان استروژن و لايه اندومتر وجود دارد هر شرايطي كه باعث افزايش استروژن و يا هورمونهاي مشابه استروژن شود با افزايش خطر ايجاد سرطان اندومتر همراه است. به بيان ديگر هورمون پروژسترون از خطر سرطان اندمتر خواهد كاست.
براساس سن، يك خانم دوره طولاني با استروژن مواجه است بنابراين با افزايش سن و نيز يائسگي بعد از 55 سال با افزايش ميزان سرطان اندومتر همراه است و به همين دليل، داروهاي پيشگيري از حاملگي كه داراي استروژن تنها هستند باعث افزايش خطر سرطان ميشوند. به بيان ديگر استفاده از قرصهاي پيشگيري از حاملگي كه هم استروژن و هم پروژسترون داشته باشد باعث كاهش خطر سرطان اندومتر خواهند شد. چون حاملگي باعث كاهش مواجهه رحم با استروژن ميشود در كساني كه فرزندي ندارند احتمال سرطان اندومتر بالاتر است.
به بيان ديگر، زني كه زايمان زياد دارد كمتر در معرض خطر سرطان اندومتر است و در نهايت، بافت چربي ميتواند مقادير اضافي استروژن توليد كند: بنابراين، چاقي با سرطان اندومتر مرتبط است.
عوامل خطرساز ديگر نيز وجود دارد كه كمتر شناخته شدهاند مانند ديابت، فشار خون، رژيم غذايي پرچربي و بيماري ژنتيكي به نام سندرم سرطان كولون غيرپوليپي وراثتي، يكي از عوامل خطرساز كه بحث زيادي درباره آن وجود دارد داروي تاموكسيفن است. تاموكسيفن يك داروي موثر براي سرطان پستان است. تاموكسيفن تاحدودي عملكرد استروژن را تقليد كرده و باعث افزايش خطر سرطان اندومتر ميشود. بسياري از مطالعات نشان دادهاند كه در زناني كه به علت سرطان پستان از اين دارو استفاده ميكنند منافع آن بيشتر از عوارض جانبي،يعني افزايش سرطان اندومتر است. اين پرسش كمتر پيش آمده كه چرا از داروهايي نظير رالوكسيفن كه احتمال سرطان را افزايش نميدهند به جاي تاموكسيفن استفاده نميشود؟
شايع ترين علامت سرطان اندمتر خونريزي طبيعي رحم است. ممكن است به صورت شروع مجدد خونريزي پس از يائسگي باشد يا ميان دوره عادت ماهانه خونريزي رخ دهد. زماني كه خونريزي غيرطبيعي مشاهده شد ارزيابي دقيق از لحاظ سرطان اندومتر شامل نمونهبرداري از اندومتر و يا جراحي كوچك اتساع- كورتاژ (D&C) بايد انجام شود.
زماني كه وجود سرطان اندومتر با نمونهبرداري تأييد شد، درمان آن به مرحله تومور بستگي خواهد داشت. ارزيابي و درمان سرطان اندومتر با تعيين مرحله بيماري شروع ميشود. مرحله تومور به ميزان گسترش تومور در زمان جراحي بستگي دارد. جراحي معمولاً شامل برداشت كامل رحم و هر دو تخمدان و لولههاي فالوپ است (هيستركتومي كامل شكمي و سالپنژواوفوركتومي خارجي يا TAH/850). سپس رحم كاملاً آزمايش ميشود. اگر لازم بود، جراحي بيشتري، نظير برداشت گره لنفي، قبل از اتمام عمل انجام خواهد شد.
مرحله زودرس سرطان اندومتر به صورت سرطاني كه كاملاً درون رحم محدود شده و به شكم گسترش نيافته تعريف ميشود. زماني كه سرطان به مثانه، روده و يا هر جاي ديگر گسترش يابد بيماري پيشرفته قلمداد ميشود. عامل ديگر كه در تعيين نوع درمان اهميت دارد درجه تومور است. اگر تومور زير ميكروسكوپ خيلي غيرطبيعي باشد درجه بالا حساب شده و گاهي نياز به تغيير درمان به وجود ميآيد.
خانمي كه بيماري محدودي داشته و درجه تومور هم پايين است ميتواند از جراحي تنها براي درمان استفاده كند. جالب است كه تحقيقات جديد نشان ميدهند خانمي كه به خاطر حال بد امكان جراحي برايش وجود ندارد و در نتيجه تحت راديوتراپي قرار ميگيرد از لحاظ نتيجه نهايي در طولاني مدت با جراحي تفاوتي ندارد. ندرتاً، اگر بيماري خيلي زودرس باشد و خانم تمايل به بچهدار شدن داشته باشد با رعايت پيگيري دقيق ميتواند با پروژسترون تنها تحت درمان قرار گيرد.
به بسياري از زنان كه بيماري محدودي دارند (سرطاني كه زياد گسترش نيافته است) توصيه ميشود از راديوتراپي پس از جراحي استفاده كنند. خانمي كه بيماري پيشرفتهتري دارد بايد پس از جراحي راديوتراپي دريافت كند. در بعضي حالات، شيميدرماني نيز توصيه ميشود. همانطور كه پيش از اين گفته شد، از پروژسترون ميتوان در مراحل زودرس بيماري استفاده كرد و همچنين از پروژسترون زماني كه رشد تومور آهسته بوده و سرطان گسترده است نيز ميتوان بهره جست. شيميدرماني استاندارد شامل سيس پلاتين و كاربوپلاتين است.
دومين نوع اصلي سرطان رحم از سرويكس منشأ گرفته و سرطان سرويكس ناميده ميشود.
تقريباً در هر سال 3000 مورد جديد سرطان سرويكس در ايالات متحده تشخيص داده شده است. اختلاف در ميزان بروز، مرگ و مير ناشي از سرطان سرويكس به محل زندگي فرد در دنيا مربوط ميشود.
در كشورهاي پيشرفته 75 درصد كاهش بروز سرطان سرويكس در 50 سال اخير وجود داشته است ولي در كشورهاي در حال توسعه، سرطان سروكيس دومين تومور شايع بوده و نيمي از بيماران مبتلاً به اين سرطان در اثر بيماري فوت ميكنند. اين اختلاف به علت برنامه گسترده غربالگري سرطان سرويكس در كشورهاي توسعه يافته است. رايجترين غربالگري، پاپ اسمير منظم است.
علت ايجاد سرطان سرويكس به خوبي شناخته شده است. ويروس پاپيلوم انساني (Hpv) در 97 درصد مبتلايان به سرطان سرويكس يافت شده است. البته تمام كساني كه به Hpv آلودهاند به سرطان مبتلاً نميشوند. Hpv يك بيماري انتقال يابنده از راه جنسي است و در نتيجه خطر ساز بودن ارتباط جنسي براي سرطان سرويكس را بيان ميكند. مهمترين عوامل خطرساز شروع فعاليت جنسي در سنين جواني، داشتن چند شريك جنسي، داشتن شريك جنسي پرخطر و سابقه بيماري جنسي ديگر است.
دو عامل خطرساز ديگر كه كمتر شناخته شدهاند عبارتند از سيگاركشيدن و سطح اجتماعي- اقتصادي پايين.
بيشتر موارد سرطان سرويكس به وسيله پاپ اسمير منظم كشف ميشوند. مواردي كه به علت انجام نشدن غربالگري (پاپ اسمير منظم) كشف نميشوند پيشرفتهتر شده و به سختي درمان ميشوند. زماني كه پاپ اسمير سرطان سرويكس را نشان ميدهد بيمار بايد تحت آزمايشي به نام كولپوسكوپي قرار گيرد. اين آزمايش به متخصص زنان اجازه ميدهد نماي بهتري از سرويكس داشته باشد. نمونهگيري مكرر در حين آزمايش انجام خواهد شد تا تشخيص سرطان سرويكس را ثابت يا رد كند.
سيستم مرحله بندي سرطان سرويكس (سيستم اتحاد بينالمللي زنان و زايمان يا FIGO) براساس معاينه فيزيكي و ارزيابي باليني است. در مرحله I محدود به سرويكس است (در اينجا چندين زير گروه وجود دارد كه به اندازه تومور قابل ديدبودن آن بستگي دارد). در مرحله 2، سرطان به كنار رحم تجاوز كرده ولي ديواره لگن و 3/1 تحتاني واژن درگير نيست. در مرحله 3 تومور به ديواره لگن گسترش يافته و ممكن است كليه هم درگير باشد. مرحله 4 بيماري به لگن طرف مقابل هم گسترش يافته است.
مانند اكثر سرطانها، درمان مناسب به مرحله تومور بستگي دارد. مرحله زودرس را ميتوان به سادگي با برداشت قسمتي از سرويكس درمان كرد. در هر صورت اكثر تومورهايي كه بيشتر از مرحله 2 هستند به وسيله برداشت كامل رحم درمان خواهند شد. اكثر مراكز در حين جراحي، گرههاي لنفي را نيز خارج ميكنند.
بسته به اين كه در حين جراحي چه چيزي كشف شود درمانهاي متفاوتي توصيه ميگردد كه عبارتند از راديوتراپي و يا شيميدرماني. در مراحل زودرس ممكن است راديوتراپي و يا تركيبي از راديوتراپي و شيميدرماني بدون استفاده از جراحي به كار رود. در مورد درمان بيماري كه يك تومور بزرگ در زمان مشخصي دارد اختلاف نظر وجود دارد.
بعضي مراكز ابتدا راديوتراپي و يا شيمي درماني كرده سپس جراحي ميكنند و بعضي مراكز ديگر برعكس. اگر تومور از مرحله 2 بزرگتر باشد معمولاً به وسيله تركيب شيميدرماني و راديوتراپي درمان خواهد شد. در صورت عود تومور پس از اين درمان اوليه، عوامل شيميدرماني مختلف به صورت تنها يا تركيبي ممكن است مفيد باشد.
نظرات شما عزیزان:
ادامه مطلب |